رسته‌ها
داستان جزیره گنج
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 7 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 7 رای
از متن کتاب:
«جولیان» سر میز صبحانه پرسید: «مادر امسال تعطیلات تابستان را به کجا می رویم؟»
مادر بدون هیچ پاسخی به پدر نگریست.
پدر گفت: «مگر هنوز چیزی به بچه ها نگفته ای؟»
مادر جواب داد: «نه! بچه ها امسال پدر مجبور است به خاطر کارش به آلمان برود. من هم باید با او بروم.»
«آن» گفت: «یعنی ما نمی توانیم با شما بیائیم؟»
- نه عزیزم این کار خیلی مشکل است. ما باید کسی را پیدا کنیم که در غیاب ما از شما نگهداری کند.
پدر گفت: «نظرت درباره «کوئنتین» و «فانی» چیه؟»
کوئنتین برادر پدر و عموی بچه ها بود. کوئنتین یک دانشمند بود و کتاب می نوشت. محل زندگی آنان خیلی با لندن، جایی که بچه ها زندگی می کردند، فاصله داشت. بچه ها تاکنون فانی، همسر عمویشان را ندیده بودند.
مادر با تعجب پرسید: «کوئنتین؟ ولی او دوست ندارد خانه اش پر از بچه باشد»...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
66
آپلود شده توسط:
HeadBook
HeadBook
1404/02/08

کتاب‌های مرتبط

دوقلوهای ناتنی
دوقلوهای ناتنی
4.7 امتیاز
از 7 رای
جاسوسی در حصار سرد
جاسوسی در حصار سرد
4.6 امتیاز
از 18 رای
جنگ آئینه
جنگ آئینه
4.3 امتیاز
از 18 رای
هفت جنایت مرموز
هفت جنایت مرموز
4.4 امتیاز
از 16 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی داستان جزیره گنج

تعداد دیدگاه‌ها:
1
داستان جالب و هیجان انگیزی است. ترجمه دیگرش با نام ( ماجرای پنج دوست در جزیره گنج ) است .
داستان جزیره گنج
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک